شهدا
 
نوشته شده توسط : خادم سایبری

سراسیمه وارد شد، گریه میکرد و میگفت من از چه کسی باید عذرخواهی کنم؟

به چه کسی باید بگم منو ببخشه؟

میگفت: من مخالف تدفین شهدای گمنام در این محل بودم و اعتقاد داشتم

با آمدن این شهدا به نزدیکی منزل ما، اینجا قبرستان میشود و قیمت خانه های ما پایین می آید....

پسر 12 ساله من مبتلا به بیماری شدید پادرد بود،به نحوی که قادر به راه رفتن نبود.

 دیشب در رؤیای صادقانه شخصی را دیدم که به من گفت:

اگر چه شما نمیخواستی ما همسایه شما شویم،

اما حالا که همسایه شدیم حق همسایگی را بجا می آوریم .

برای شفای پسرت رو به قبله  بایست و سه مرتبه بگو الحمدالله.... با گریه از خواب پریدم ،

ذکر را گفتم،پسرم شفا گرفت،حالا آمده ام عذر خواهی کنم...

 

 

 *شادی روح شهیدان صلوات*

منبع:http://deleshahid.blogfa.com/

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: شهدا، امام خامنه ای، جلبک های سبز، ، چاپ این صفحه
:: برچسب‌ها: شهدا,
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 بهمن 1392 |