جسارت حد و مرز نمی شناسد؛ به خصوص در وادی جهالت
 
نوشته شده توسط : خادم سایبری

در خانه تنی چند از اصحاب رسول الله هم بودند اما هیچ کس به اندازه فاطمه (س) شایسته دفاع از حریم پیامبر نبود. فاطمه (س) حلقه میان نبوت و ولایت بود.
وقتی آتش از در خانه بالا رفت؛ عمر، آتش بیار معرکه ابوبکر، آن چنان به حریم نبودت لگد زد که گل میخ های در از سینه فاطمه خونین و شرم آگین در آمد و انسانیت از جنین هستی ساقط شد؛ وقتی که فریاد فاطمه (س)، از میان در ویوار به آسمان رفت: " فضه مرا دریاب."
پیش از این اگر کسی صدایش را در خانه پیامبر بالا می برد وحی نازل می شد که، پایین بیاورید صدایتان را.
علی (ع) که حال فاطمه اش را دید؛ برق غیرت در چشم های خشمناکش درخشید. خندق وار حمله کرد. عمر را بلند کرد و بر زمین کوبید و چون شیر غرید: "ای پسر صحاک! قسم به خدا که اگر مامور به سکوت نبودم؛ به تو می فهماندم که هتک حرمت پیامبر یعنی چه. "
و از روی عمر بلند شد تا خشم عنان تحملش را تصاحب نکند.
به خود نیامدند و از رو نرفتند. عمر و غلامش قنفذ و دیگران ریسمان در گردن علی (ع) افکندند تا او را برای بیعت گرفتن به مسجد ببرند. ریسمان در گرن حق خورشید، طناب بر گلوی حق...مظلومیت محض!

جسارت حد و مرز نمی شناسد؛ به خصوص در وادی جهالت

منبع: تاریخ طبری.ج3 - الامامه و السیاسیه.ج1. - الانساب الاشراف - بحارالانوار.ج43



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: فاطمیه، ، چاپ این صفحه
تاریخ انتشار : چهار شنبه 6 فروردين 1393 |